دانلود رمان سایه گذشته با لینک مستقیم و رایگان
خلاصه رمان:عسل در خانواده ای که برادرش خیلی متعصبه زندگی میکنه ، با سامیار دوست میشه.
بعد از مدتی سامیار ولش میکنه وبه خارج کشور میره و مجبورمیشه با …
.
قسمتی از رمان:
عسل :الو سامی خیلی نامردی.. چی جوری میتونی منو ول کنی ..؟!!
سامی :عسل جان تمومش کن من میرم یک ساله دیگه میام
عسل:سامی تو رو خدا منو ول نکن من بدون تو میمیرم
سامی:اه عسل تو رو خدا امشب حالمو نگیر بذار.. خاطره خوبی از هم داشته باشیم
عسل: نمیتونم تو منو وابسطه خودت کردی ..تو منو گول زدی ازم سوءاستفاده کردی
سامی:شر نگو ..عسل خودتم خواستی بعد هم من فقط بوسیدمت همین
عسل:اخه سامی چه راحت میگی فقط بوسه ..!!میدونی اگرعرشیا بفهمه ..فقط باهات حرف زدم
منو میکشه
چه برسه بدونه منو بوسیدی
خیلی بی وجدانی نه تنها جسمو دست زدی.. بلکه روحم دست زدی
سامی:کی میفهمه ما باهم دوست بودیم ..هیچکی جز من وتو نمیدونه دیگه زیادش نکن مواظب
خودت باش عسلم
برام دعا کن ..بعدم پشت سر مسافر گریه شگون نداره.. بوس بوس خداحافظ
بعدم صدای ممتمد بوق ..دلم میخواد بلند گریه کنم ..