دانلود رمان آدم آهنی و شاپرک 2 جلدی با لینک مستقیم
داستان پرستار خوشگل و مجردی که عاشق همکار پزشک خودش میشه که از قضا متوجه میشه همسایه هم هستند
ولی آقای دکتر خود عاشق دختری از طبقه بالای اجتماع هست که مدتی است بینشون فاصله افتاده …
اما به خاطر اصرار پرستار یک مدت کوتاه باهاش ارتباط برقرار میکنه….
مطمئن بودم اگه خانم محمدی سوپروایزر بخش متوجه غیبت نیلوفر بشه حسابی به خدمتش میرسه
و بدتر از همه این بود که حدس میزدم نیلوفر بازهم تو اتاق دکتر منصوری در حال عشق و حال باشه.
طول راهرو رو طی کردم تا به اتاق دکتر برسم چندبار خیلی آروم نیلوفر رو صدا زدم
و وقتی جوابی نشنیدم خودم آهسته
لای در رو باز کردم.
با دیدن صحنه ی رو به روم نفسم رو حرصی بیرون فرستادم
دکتر منصوری نیلوفر رو روی میز کارش دراز کرده بود و حریصانه لبهاش رو میبوسید
و سینه های بزرگش رو از روی لباس چنگ میزد..
اولش خواستم صداشون بزنم ولی بعد آب دهنمو قورت دادم و محو تماشای رابطه ی آبدارشون شدم
یه لحظه خودمو جای نیلوفر گذاشتم و دکتر منصوری رو عماد تصور کردم چقدر من توی خیالتم باعماد س ک س میکردم!
حتی برای خودم م خنده دار بود!