دانلود رمان یک بازی معمولی از ناب رمان
خلاصه:
بتول نوزده سال سن دارد، و از محیط محرومی برای ادامه تحصیل به شهر اردبیل می رود.
بتول از محرومیت های خود بیزار است، از محیط زندگی خود متنفر است و به دنبال آزادیست.
در اردبیل با گروه سه نفره ای به نامهای غزل، هانیه و سارا آشنا می شود
و حس حسادت و طغیانگری در او بیدار شده، در سراشیبی سقوط قرار می گیرد.
این حس طغیانگر بتول، همه ی عقده هایش را بیرون میریزد
نکات رمان:
1-رمان بر مبنای یک ماجرای واقعی نوشته شده
2-شروع وقایع از مهر ماه 1381 هستش
3-غزل داخل رمان من هستم، به اصطلاح وقایع رو از دید من و به سبک دانای کل می خونین، البته غزل هجده ساله راوی رمانه، که خوب ناپختگیهای سن هجده سالگی رو (با سن فعلی من) در نظر بگیرین
4-این رمان خیلی آموزنده است و خوندنش رو به همه ی رده های سنی توصیه میکنم
5-تو این رمان احتمالا به همه ی لهجه های ایران زمین(ترکی، کردی، شیرازی، لری، گیلکی) یک خط و یا یک جمله نوشته میشه،
اینجا میخوام رو همه ی باورهای غلطی که بعضی از ما در جکها و دیدگاهمون نسبت به قومیت های مختلف تو ذهنمون داریم،
یک خط بطلان بکشم.
6-رمان پایان عبرت آموز داره
7-من بنا به دلایلی تا چند صفحه ی اول برای این رمان تاپیک نقد نمیذارم، به احتمال زیاد(با اجازه ی مدیران) از صفحات بعدی، تاپیک نقد میذارم که خواننده با یک آگاهی نسبی نسبت به کل رمان، وارد صفحه ی نقد بشه، اما منتظر انتقادات و پیشنهادات تو پروفایل خودم هستم.
8-اتفاقات در شهر اردبیل افتاده.
9-در این رمان، هر اتفاقی که برای شخصیت اول(بتول) میوفته، مسببش خودشه، و بر خلاف برخی از رمانها هیچ کس در سقوط اون مقصر نیست.
10-این رمان رو یک انتقاد اجتماعی به برخی از تربیت ها و افراط و تفریطهای غلط خانواده ها در رابطه با تربیت فرزندانشون در نظر بگیرین،
