دانلود رمان امانت دار دلم باش با لینک مستقیم
خلاصه :
رضا شرخر برای ترسوندن سالاری دخترش عسل رو میدزده اما قبل از گرفتن پولش سالاری به طرز مشکوکی بر اثر تصادف کشته میشه رضا مجبور میشه عسل رو آزاد کنه عسل شکایت میکنه و پلیس رضا رو دستگیر میکنه عسل برای آزادی رضا شرط میذاره که اگه میخواد آزاد بشه باید باهاش ازدواج کنه چون قاتل پدرش رو شناخته ولی نیاز به کمک داره…
بخشی از رمان :
گوشهی تاریک دیوار را برای منتظر ایستادن انتخاب کرد. بیشتر از قبل خنکای هوا به صورتش خورد. در این قسمت از شهر انگار نه انگار چلهی تابستان بود.
بستهی آدامس شیک دارچینی را از جیب کتش بیرون آورد و انگشت اشارهاش را زیر آخرین آدامس
زد و به بیرون هلش داد. زیر روشنایی نور ماه شب چهاردهم نگاهش را از پایین تا بالای جوی آب تا راست پیچ خیابان سراند. کوچه روشنروشن بود و کف جوی آب به روشنی روز دیده میشد.
زیر لب گفت:
“دریغ از یه آشغال کوچولو… اون هیچی… حتی یه پوست آدامس! مصبتو شکر… این پولدارا جوباشونم اعیونیه…”
پوست آدامس را مچاله کرد و داخل جوی پرت کرد… با خودش گفت:
“حیف این جوباشون نیست که مثل جوبای ما بیبرکت بمونه…”
با شنیدن صدای قدمهایی برگشت و به شاهین که سعی میکرد روی نوک پا بدود زل زد. خیر سرش چه بی سر و صدا هم میآمد. مطمئن بود این بشر آخر با این فیلم آمدنهایش کار دستشان میدهد. از تاریکی بیرون آمد و مقابل مسیرش ایستاد. شاهین تا به او رسید خم شد و شروع کرد به نفس گرفتن. معطل نکرد و ضربهای به پشت کلهاش زد… شاهین شاکی ایستاد و پشت گردنش را مالید و گفت:
_ اههه… رئیس مگه بچه یتیم گیر آوردی…
عادتش بود که مواقع حساس کاری او را رئیس صدا بزند. نگاهی به صورت برافروخته از چند قدم دویدنش کرد و گفت:
دانلود رمان انتقام از هوس تو با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان اغواگر من باش با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان ساقی من باش با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان خانوم باش با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان تا نیمه شب مال من باش با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر