دانلود رمان شاه نشین عمارت دلگشا با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر
دانلود رمان شاه نشین عمارت دلگشا با لینک مستقیم
نویسنده : صفورا اندیشمند
دلنشین تک دختر حاج احمد دریانوردیان، که لای پر قو بزرگ شده بود شب عروسی با مسیح تک پسر (حاج آقا رادپور) که با هزار نقشه دل از او ربوده و دلنشین را راضی به ازدواج کرده بود، حالا درست در همین شب سقف آمال و آرزوهایش برسرش خراب شد او نمی دانست که چرا و به چه دلیل اینگونه مورد آزار و اذیت همسرش قرار گرفته درمانده و مستاصل چشم به فردا دوخته …
خلاصه کتاب
نامه را روی قلبم گذاشتم! نامه را بوییدم! بوی عطر تلخش را می داد. و یا شاید من دوست داشتم اینگونه فکر کنم ! یعنی در چه حالتی نامه را برایم نوشته بود! خوابیده بود یا نشسته؟ پشت میزش یا روی تختش؟! چه تنش بود؟! تازه بیدار شده بود یا می خواست بخوابد؟ به چه فکر می کرد؟! قلبش برایم می تپید؟! خوشحال بود یا ناراحت؟! از دیدن نامه ام هیجان زده شده بود؟!
اصلا با دلتنگی نامه را نوشته بود یا نه ! همه چیز با خواندن نامه معلوم میشد! اما من دلم نمی آمد نامه را باز کنم. درست مثل دسر شیرینی که نمی خواستی تمام شود و به همین دلیل ذره ذره آن را می چشیدی و مزه مزه می کردی! شاید هم می ترسیدم با خواندن متن نامه، واقعیت ها بر من آشکار شود و از دنیای رویایی و خیالی خودم به دنیای بی رحم واقعی پرت
گردم و تمام تصوراتم بهم بریزد! اما به هرحال، گریزی نبود! نمیشد تا ابد نامه را بسته نگه داشت و با خیالات و رویاها زندگی کرد که حتی اگر می خواستم هم، حوا نمی گذاشت ! بنابراین، با دستانی لرزان و اشک هایی آماده در پشت پلک هایم، نامه را باز کردم و شروع به خواندن نمودم ! خدای من ! فقط سه خط! در جواب هفت صفحه نامهی بلند بالای پر از شور و شیدایی و …