دانلود رمان ماه خاموش از ناب رمان
[caption id="attachment_1453" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان ماه خاموش[/caption]
داستان دزیره ، دختر خودساخته ای که زیر بار مشکلات زندگیش کم میاره و مجبور میشه با رئیسش قرار داد عجیبی ببنده .
قرار دادی که طبق اون باید برای رئیسش یه وارس به دنیا بیاره ، اما فقط این نیست
این قرار داد یه رابطه عجیبه ... چیزی که دزیره هیچوقت فکرشو نمی کرد
دانلود رمان از جنس اقلیما از ناب رمان
[caption id="attachment_1288" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان از جنس اقلیما[/caption]
مقدمه:
گیرم که باخته ام!...
اماکسے جرات ندارد بمن دست بزندیاازصفحه ے بازے بیرونم بیندازد!
شوخے که نیست من شاه شطرنجم...
تخریب میکنم آنچه راکه نتوانم باب میلم بسازم...
آرزوطلب نمیکنم آرزومیسازم...
لزوعمے نداردمن همانے باشم که توفکرمیکنے
من همانے م که حتے فکرش راهم نمیتوانے بکنے!...
لبخندمیزنم و اوفکرمیکندبازے رابرده وهرگزنمیفهمدمن باهرکسے رقابت
نمیکنم...
زانو نمیزنم...
حتے اگرسقف آسمان کوتاه ترازقامتم باشد...!
زانونمیزنم...
حتے اگرتمام مردم روے زانوهایشان راه بروند...
من زانونمیزنم...
دانلود رمان بغض هوس از ناب رمان
[caption id="attachment_1840" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان بغض هوس[/caption]
خلاصه:
♨️فـ اح شـ ہ تویے...
کہ یکے رادر آغوش داری
آن یکے را زیر سر
و خاطرات دیگری در قلب...♨️
ف اح شه بودنم به کدامین گناس؟؟؟؟
به گناه قانون سوم عمارتی که حکم میکند:
برده ها عاشق نمیشوند
دستشو روی ساق پای ل خ ت م کشید وبا ش ه و ت گفت:
_فکرشم نمیکردم یه ب رده میتونه انقدر جذاب باشه..!
با التماس نالیدم:
_ارباب من دخ ت ر م..!
خم شد روی صورتمو کنارگوشم گفت.
دانلود رمان مرد عروسکی
[caption id="attachment_1856" align="alignnone" width="396"] دانلود رمان مرد عروسکی[/caption]
خلاصه:
ساعت 30:8 صبح روز دوشنبه
دکتر کاوه تند تند پیپ میکشید ، بوی توتون در فضای اتاق مشاوره پراکنده شده بود ..
جای سیگاری پر که رو به رویم قرار داشت به من دهن کجی میکرد ..
سرم را پایین انداختم و شقیقه هایم را فشار دادم ..
پرده های ضخیمی که مانع از ورود نور میشد فضای اتاق را تاریک کرده بود ، تاریک مانند ذهنم ..
کاوه رو به روی من پشت میز فلزی لم داده و سخت در فکر بود ..
آنهایی که معرفی اش کرده بودند ...
دانلود رمان حس جنون از ناب رمان
[caption id="attachment_2006" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان حس جنون[/caption]
خلاصه:
نازلی یه دختر خنگ و بی دست پاست که عاشق یه پسر ه و س باز به اسم هاکان میشه
اما خنگ بازیاش باعث میشه هاکان نازلی و سوژه کنه و دائم کلکل کنن تا اینکه ....
دانلود رمان مرسانا از ناب رمان
[caption id="attachment_2058" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان مرسانا[/caption]
تعداد صفحات: ۱۴۷
فرمت فقط pdf?
خلاصه:
با لباس عروس دنباله داری که برای جشن دوخته بودن به سختی راه می رفتم.
به هر سختی که بود خودم رو به اتاق رسوندم و روی تخت نشستم.
ِغ خونه برگذارشده بودکوروش در گیرخدمتکارا بود و هنوز نیومده بود
چون جشن توی با .
هر کاری کردم زیپ لباسم رو باز کنم نشد.
که صدای کلفت کوروش اومد؛
-برات باز میکنم!
زیپ لباس رو پایین کشید که نزدیک بود لباس بیفته پایین.
روی س ی ن ه نگهش داشتم.
-خجالت نداره که دختر، چند ساعت دیگه که..
جفت پا پریدم وسط حرفش؛
-مرسی
خودم رو به ...
دانلود رمان همسر کوچک من از ناب رمان
خلاصه رمان :داستان ما روایتگر عاشقانه های ناب و دوست داشتنی بین یک پسر و دختر روستایی
پسر قصه نه پولداره نه به شدت مغرور، دختر قصه ما نه شیطونه نه زبون دراز
محمد یک سروان پلیسه که در روستای نزدیکی مرز خدمت میکنه البته همون روستا هم زادگاهشه پسر معمولی که بشدت عاشق کارشه و ناگفته نمونه شیطنت هایی همداشته
ناز پریه غصه ما دختری ۱۴ سالست که اهله همون روستاست دختری بسیار ارام و سر به زیر
داستان از اونجایی شروع میشه که مادر محمد تصمیم میگیره براش آستین بالا بزنه
تعجب نکنین هنوز هم خلی ...
دانلود رمان پرنیان شب از ناب رمان
[caption id="attachment_1759" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان پرنیان شب[/caption]
به بارون شدید پشت پنجره خیره بودم.
عاشق شبم … اونم شب بارونی …
البته نه وقتی میخوام برم مهمونی،
چون حالا حتما بابا شخصا منو می رسونه و این یعنی سوال و جواب.
پرده رو کشیدمو برگشتم جلو آینه .
یه عکس تمام قد از خودم انداختمو فرستادم برا نگین .
سریع جواب داد ” اینجوری میخوای مخ سعیدو بزنی؟ سک.سی تر لطفا ”
براش نوشتم ” میترسم شما به چشم نیاین ”
دانلود رمان به من تکیه کن از ناب رمان
[caption id="attachment_1748" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان به من تکیه کن[/caption]
خلاصه:
دختری که بین دوراهی عشق و ش ه و ت قرار میگیره
راهی که به پسری سرد و مغرور میرسه
و راهی که مردی با تمام مردونگی اش با اغوش باز منتظرشه
گذشته ای نامعلوم...
اینده ای تاریک...
هورام دختر جوونی که بخاطر رفع نیاز مالی دست به کار های ناشایستی میزنه ...