دانلود رمان همخونه دیوونه از ناب رمان
[caption id="attachment_1076" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان همخونه دیوونه[/caption]
رمان درباره دخترى به اسم رها هست که یه دختر شرو شیطونه و پدر و مادرش رو از دست داده
و خونواده پدر و مادرش هیچ سراغى ازش نمیگیرن
و اون با دو تا از دوستاش همخونه هست و دانشجوى زبانه و هم تو یکى از آموزشگاههاى زبان تدریس میکنه
و خرج درس و دانشگاهو زندگیشو خودش درمیاره و قلبش درگیر یک عشق یک طرفس، بنابر دلایلى رها و دوستاش مجبور میشن
از خونه اى که هستن دربیان و اتفاقاتى که باعث تغییر زندگیش میشه
و اون ...
دانلود رمان سیاه قلب از ناب رمان
[caption id="attachment_1073" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان سیاه قلب[/caption]
نویسنده : نیلوفر صبوری
تعداد صفحات : ۳۶۷
ژانر : عاشقانه , کلکلی , غمگین
خلاصه رمان :
دختری از جنس احساس لطیف
مغرور اما حساس
پسری از جنس اتیش
زیبا مغرور و سطح بالا
گذشته ای که با اینده بازی میکنه
کلکل هایی که از سر غروره
عشقی که به وجود میاد
از جنس اهنم باش اب میشی
باحرارت زیاد
دیگه ادم که احساس داره
عشقم برای خصوصیات ادم
مثل حرارت زیاد غرور،حسادت
ناراحی،همه چیو از بین میبره
ه تاکی باید پای این کاب*و*س لعنتی بسوزم اخه ای خدا
از تختم بلند شدم از عرق زیاد همه لباسام به تنم چسبیده
بلند میشمو لباسمو عوض میکنم میرم به ...
دانلود رمان برایم از عشق بگو (جلد دوم رمان یک بار نگاهم کن)
[caption id="attachment_1070" align="alignnone" width="512"] دانلود رمان برایم از عشق بگو[/caption]
در که باز شد صدای دست و سوت سالن را پر کزد. آر شیا و ترنج به جمعیتی که توی سالن و پذیرایی جمع شده بودند با تعجب نگاه کردند.
ماکان کنار در دست به سینهای ستاده بود و با لبخند پهنی هر دو را برانداز میکرد. وقتی نگاه متعجبان دو را دید با بدجنسی گفت:
چیه بابا. باز خوبه گفتم اینجا چه خبره.
ارشیا به جمع لبخندی زد و به ماکان گفت:
حسابت و میرسم این همه آدم و چه جوری جمع ...
دانلود رمان شبیه یک مرداب از ناب رمان
[caption id="attachment_1067" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان شبیه یک مرداب[/caption]
نام رمان: شبیه یک مرداب
نویسنده : ساحل زندی
ژانر : عاشقانه ، هیجانی ، راز آلود
خلاصه رمان شبیه یک مرداب :
بی شک،همه با جمله برای بهترین برنامه ریزی کن و برای بدترین آماده باش آشنایی دارن.
داستان شبیه یک مرداب درمورد تارا گریفین،دختر نوزده سال اهل کارولینا،با کلی رویاهای دور و دراز و یه عشق تموم نشده و دنیایی از مشکلات مالی که سر راهشه،تصمیم میگیره برای ادامه تحصیلاتش به کانادا بره اما هیچوقت اوضاع طوری پیش نمیره که برنامه ریزی کرده بود…
دانلود رمان کمد شماره 13 از ناب رمان
[caption id="attachment_1064" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان کمد شماره 13[/caption]
« سلام لوک … بخت یارت!! »
کی بود با من حرف زد؟ راهرو پر از بچه های هیجان زده درمورد اولین روز مدرسه بود. من نیز هیجان زده بودم. اولین روز من در کلاس هفتم بود. اولین روزم درمدرسه ی راهنمایی شاونی ولی. خودم می دانستم که این یک سال بسیار سخت و طولانی خواهد بود. البته ریسک نکردم. پیراهن شانسم را پوشیدم. یک تی شرت سبز رنگ و رو رفته است که باید یواش یواش دور انداخته شود و جیب آن هم کمی پاره ...
دانلود رمان برده من از ناب رمان
[caption id="attachment_1061" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان برده من[/caption]
خلاصه رمان:
اهوی شاد با مرگ پدرش بدجوری غصه داره
تک و تنها
اما با پیدا کردن اهو توسط عموش
دوباره خانواده دار میشه
اما بعد دوسال
پسرعموش برای انتقام از پدرش ...
دانلود رمان زمستان داغ از ناب رمان
[caption id="attachment_1053" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان زمستان داغ[/caption]
خلاصه ی از داستان رمان:
سارا دختریه که از کودکی درگیر عشق پسر عمه اش، پرهام ،میشه و از رفتارهای پرهام احساس می کنه
که پرهام هم به اون علاقه داره؛
اما در کمال ناباوری پرهام با لعیا ازدواج می کنه
و سارا که از این ماجرا شوکه است، احساس میکنه که دیگه هیچ وقت نمی تونه ازدواج کنه
و این عقیده ، سارا رو در مسیر دیگه ای از زندگی قرار میده…
دانلود رمان یک بار نگاهم کن از ناب رمان
[caption id="attachment_1050" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان یک بار نگاهم کن[/caption]
داستان رمان در مورد دختری به نام ترنج است که شیفته دوست برادرش ارشیا میشه
اما ارشیا اصلا به اون توجهی نمیکنه، پایان خوش
دانلود رمان ابریشم و عشق از ناب رمان
[caption id="attachment_1046" align="alignnone" width="450"] دانلود رمان ابریشم و عشق[/caption]
خلاصه داستان
بهراد پسر استاد همایون صدر نائینی برای برآورده کردن آخرین خواسته ی پدرش که بافتن فرش ابریشم از طرحیه که پیش از مرگش کشیده مجبور میشه به کاشان بره تا با بافنده ای که مورد نظر پدرشه قرار داد ببنده.استاد رحیمی یکی از بافندگان مشهور فرش در کاشان بوده که به علت بیماریه آرتروز دو سالی میشه دست از کار کردن کشیده وبا خانواده ش زندگیه سختی رو میگذرونه