دانلود رمان کافه به علت تعمیرات تعطیل نیست با لینک مستقیم
مریم حق پرست
صدا… نور… تصویر، حرکت!
1
نست
بالاخره کارهای مجوز بازسازی و تغییرات کافه ُگل را گرفتم. می توا یم از همین آخر هفته، کافه را تعطیل کنیم و برای تعمیرات آن آماده شویم.
هفت سالی بود که کافه بدون توقف و تعمیرات، بدون حتی یک روز تعطیلی، کار کرده بود.
من هم احتیاج داشتم که بعد از هفت سال کار بی وقفه بالاخره یکی دوماهی استراحت کنم.
حالا وقت آن شده بود که من و کافه با هم لم بدهیم، کمی نفس تازه کنیم و به خودمان برسیم.
شاید بچه ها و خانواده را جمع کنم و همگی به مسافرت برویم. شاید هم فقط چند کتاب قطور بخرم، گوشه
دانلود رمان کافه به علت تعمیرات تعطیل نیست برای پی دی اف
ای بنشینم و از هوای ابری و خنک پاییز لذت ببرم.
سر راه مدرک دوره های تخصصی کافه داری را که بعد از هفت سال صاحب کافه بودن، بالاخره همت کردم و گذراندم را هم گرفتم.
اینکه بین اینهمه مشغله بالاخره موفق شدم چنین دوره ای را بگذرانم، شاهکار محسوب می شد.
حالا راحت می توانستم برای دورهای * باریستا آماده شوم و ثبت نام کنم.
فقط حیف که از وجود من باریستایی موفق بیرون نمی آمد چون هرکسی را بهر کاری ساخته
اند و من برای باریستا شدن بیش از اندازه بی حوصله و خنگ بودم.
بچه ها بزرگ شده اند و چون هر کدام به راحتی گوشه ای از کارها را در دست گرفته اند،
من از بعضی امور عقب نشینی کرده ام.
پوریا و بابابزرگ به تنهایی گل فروشی را می چرخانند و من فقط صبح به صبح برای خرید سفارش ها تا بازار گل می رفتم.
کمک
من به آنها برای چرخاندن گل فروشی در همین حد بود
دانلود رمان کافه سن ویتون با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر